ما آدما هر کاری هم بکنیم یه موجود خاکی و جسمانی هستیم با کلی نیازها و نقص ها. به آب و هوا و اکسیژن و غذاو ... خلاصه هزار تا چیز جور وا جور احتیاج داریم.خسته می شیم، میخوابیم. همه ی موجودات به خواب نیاز دارن، حتی پرنده ها و درختا...
فقط تویی که به هیچ چیز احتیاج نداری.فقط تویی که هیچ وقت به هیچ چیز و هیچکس احتیاج نداری.نه خسته میشی و نه میخوابی. شبها که همه می خوابند مطمئنم که تو بیداری و مواظب دنیائی .چشمهامو که می بندم دلم شور نمی زنه، خیالم راحته؛چون همه چیز روبه راهه؛ چون تو روبه راهش می کنی.
برای اینکه تو خدائی؛
یک خدای بزرگ و بی نیاز.
فکرشو بکن. اگر خدا هم می خوابید، اگر خدا هم مجبور بود یک وقتایی چشمشو ببنده، اگر خدا هم
خسته می شد و لازم بود استراحت کنه، اونوقت چی می شد؟ چه بلایی سر این دنیا و ما می آمد ؟
تو یکی، آره ، خودتو میگم عزیز، تا به حال به سرت زده نصفه شب، وقتی همه خوابیدن، حتی مورچه ها
و گنجشکا، بلند شی و با خدا درد دل کنی؟ اگر همچین تجربه ای داری می تونی اونو بنویسی تا هم تجدید
خاطره ای کرده باشی و هم اینکه به خودت تلنگر بزنی:
خ وقته با محبوبم خلوتی نداشتم....
وای برمن.....
بازدید دیروز: 2
کل بازدید :143090
مادری با فرزندان بهشتی اش محمد صالح و هانیه زهرا، با احساس،مهربان،سرشار از نشاط دوران کودکی
درد و دل [86]
چند کیلو امیدواری [213]
شیعه مذهب برتر [85]
خدا عشق حقیقت [124]
فرزند صالح ریحانه بهشتی [275]
[آرشیو(6)]