مناسبتها - دلنوشته های یک مادر

[ و به پسرش حسن فرمود : ] پسرکم چیزى از دنیا بجا منه چه آن را براى یکى از دو کس خواهى نهاد : یا مردى که آن را در طاعت خدا به کار برد پس به چیزى که تو بدان بدبخت شده‏اى نیکبخت شود ، و یا مردى که به نافرمانى خدا در آن کار کند و بدانچه تو براى او فراهم کرده‏اى بدبخت شود پس در آن نافرمانى او را یار باشى و هیچ یک از این دو در خور آن نبود که بر خود مقدمش دارى . [ و این گفتار به گونه‏اى دیگر روایت شده است که : ] اما بعد ، آنچه از دنیا در دست توست پیش از تو خداوندانى داشت و پس از تو به دیگرى رسد و تو فراهم آورنده‏اى که براى یکى از دو تن خواهى گذاشت : آن که گرد آورده تو را در طاعت خدا به کار برد پس او بدانچه تو بدبخت شده‏اى خوشبخت شود ، یا آن که آن را در نافرمانى خدا صرف کند پس تو بدانچه براى وى فراهم آورده‏اى بدبخت شوى و هیچ یک از این دو سزاوار نبود که بر خود مقدمش دارى و بر پشت خویش براى او بارى بردارى ، پس براى آن که رفته است آمرزش خدا را امید دار و براى آن که مانده روزى پروردگار . [نهج البلاغه]

دلنوشته های یک مادر

پست الکترونیک

شناسنامه

میلاد بانوی کریمه_س_

یا فاطمه اشفعی لنا فی الجنه

هرگاه برق گنبد طلایت چشمانم را به سوی حرمت هدایت میکند در هرجای این کویر
نه....
بانوی من ! مرا ببخش دلم رضا نمیدهد بگویم کویر مگر میشود که تو باشی و این جا کویر باشد .
در هر جای این خاک مقدس که باشم می ایستم و با کمال احترام سلام میدهم و همیشه این جمله ورد زبانم است
یا فاطمه اشفعی لنا فی الدنیا و الاخرة
و به شکرانه ی تمام چیزهایی که خواسته و ناخواسته با شفاعت تو به من عطا شد هر بار که وارد حریم حرمت میشوم به نشانه ادب دست بر سینه میگذارم و بر تو و خاندان پاک و مهربانت درود و سلام می فرستم و اینک.......

در آستانه میلاد نورانیت از تو میخواهم به کریمه بودنت تو نیز دست بر دعا برداری و ظهور منجی را بطلبی...

اللهم عجل لولیک الفرج و النصر و العافیه

مامانی و محمدصالح و نازدونمون ::: پنج شنبه 87/8/9::: ساعت 7:40 صبح

نظرات دیگران: نظر

تولد منجی عالم

کوچه خالی است ولی عطر تو در آن باقی است