• وبلاگ : دلنوشته هاي يك مادر
  • يادداشت : نوروز 87
  • نظرات : 2 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    اگر با تبادل لينك موافقيد خبرم كنين

    بنام خدا

    سلام بر شما مادر گرامي وپسر دلبندشان

    خاطرات جالب وخواندني بود .ان شاء الله كه هميشه شما مادر وپسر در كنار پدر خانواده خوش وخرم باشيد.

    سلام.خيلي وبلاگ زيبايي دارين.با ديدن وبلاگتون ياد وبلاگ مامانم افتادم.ايشونم توي پارسي بلاگ وبلاگ دارن.

    راستشو بخواين من مي گم بچه ها بايد شاد باشن.آهنگ هاي فيتيله تا جايي كه من ديدم ايرادي ندارن فقط دو سه تش شايد از ترانه هاي غيرمجاز باشن.

    چه سفر قشنگي داشتينا.....

    اينم عكس از همون آكواريم هاست كه تو اون مغازه هه بودن؟؟

    موفق و اميدوار باشيد.

    + خاله زهرا 

    سلام

    من كاملا با نظرت موافقم. سازنده چنين برنامه هايي فكر ميكنن با اين كارا بچه ها رو شاد ميكنن. وقتي بچه با اينجور چيزا بزرگ ميشه، ديگه يه كم كه بزرگتر شد و برا خودش صاحب نظر و عقيده، ديگه نميتوني خيلي از احكام و مسائل رو براش توضيح بدي و قانعش كني.

    موفق و پيروز باشي

    ازاين كه مطلبم روخونديدونظرتون روگذاشتيدممنونم.

    راستش وبلاگتون خيلاي زيبابودومطلبش هم خوب بود.راجع به سوالي كه كرده بوذيدماخانمهامسئوليت بالايي داريم چون به نظرمن حفظ كردن زندگي فقط به دست خانمهاست خيلي راحت مي شه باگذشت كردن زندگي روبراي خودت وبچه هاشيرين كرد. باتشكر